بی عنوان
شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۰۳:۳۱ ب.ظ
میخواستم برای این مطلب عنوانی بنویسم؛ اما چیزی بهنظرم نرسید.
بههر حال نکته این بود که باید به افراد فرصت خدمت داد ولو اینکه میدانیم که برای هدفی مثبت خدمت نمیکنند. اما بهمحض اینکه خواستند دست از پا خطا کنند، باید جلویشان ایستاد.
اگر فردی را میشناسیم که برای اهداف شخصی و شاید ریاکارانه خدمت میکند، بهصرف این شناخت نباید فرصت خدمت کردن را گرفت. اما اگر این فرد خواست بهرهبرداریای کند که مشروع نیست و صحیح نیست، آنجا باید جلویش را گرفت.
و این اهمیت نظارت و نیز مدارا و دافعه را نشان میدهد.
بهنظر من مدارا آن است که به افراد ولو مخالف خود فرصت خدمت بدهیم و نه اینکه با دوستان متخلف خود با تساهل و تسامح برخورد کنیم. و این یکی بیشتر اتفاق میافتد تا آن اولی.
بههر حال نکته این بود که باید به افراد فرصت خدمت داد ولو اینکه میدانیم که برای هدفی مثبت خدمت نمیکنند. اما بهمحض اینکه خواستند دست از پا خطا کنند، باید جلویشان ایستاد.
اگر فردی را میشناسیم که برای اهداف شخصی و شاید ریاکارانه خدمت میکند، بهصرف این شناخت نباید فرصت خدمت کردن را گرفت. اما اگر این فرد خواست بهرهبرداریای کند که مشروع نیست و صحیح نیست، آنجا باید جلویش را گرفت.
و این اهمیت نظارت و نیز مدارا و دافعه را نشان میدهد.
بهنظر من مدارا آن است که به افراد ولو مخالف خود فرصت خدمت بدهیم و نه اینکه با دوستان متخلف خود با تساهل و تسامح برخورد کنیم. و این یکی بیشتر اتفاق میافتد تا آن اولی.
۹۲/۱۲/۲۴