ما برای سیستان و بلوچستان چهکردهایم؟
دوشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۳، ۱۰:۲۷ ق.ظ
امروز مطلبی دیدم از روزنامه جمهوری اسلامی که در خبرآنلاین منتشر شده بود:
http://www.khabaronline.ir/detail/347795/Politics/parties
عنوان این مقاله عبارت بود از: «امام جمعه اهل سنت زاهدان در مود مفابله با اشرار، حسن نیت خود را اثبات کند ».
اگرچه انتظار از امام جمعه برای ارتقای این استان و دفع اشرار بهحق بهنظر میرسد؛ ولی طرح موضوع به سبک این مقاله، یکتنه به قاضی رفتن است.
سئوال اساسی اینجاست که اصلاً چرا پدیده اشرار در این استان شکل گرفته است؟ چرا باید مولوی عبدالحمید برای درخواستهای خود، از این ابزار استفاده کند. چرا مسیری صحیح برای ابراز خواستهها وجود ندارد؟ این خواستهها چیست؟ اگر منطقی است چرا پاسخی وجود ندارد و اگر غیرمنطقی است چرا منطق آموزش داده نمیشود؟
اگر شرایط بهنحوی است که از مذاکره و منطق پشتیبانی نمیشود چرا شرایط را بهنحوی تغییر ندهیم که این اتفاق بیفتد؟
این که ما انتظار داشته باشیم که موضوعات ملی و منطقهای بهصورت فردی حل شوند، راهگشا نیست.
امید که بهجای افراد بر زمینهها دقت بیشتر شود و عمل افراد در زمینههای خودشان مورد ارزیابی قرار گیرد.
ممکن است برخی بر این مطلب خرده بگیرند که پس راستی و درستی و پایمردی چه میشود، اما باید گفت که «لایکلف الله نفساً الا وسعها»؛ اگر انتظار پایمردی فوقالعادهای وجود دارد باید ابتدا وسع افراد وسعت داده شود، نه اینکه از یک وسع محدود یک تکلیف نامحدود خواسته شود.
حال باید دید که ما برای این ارتقای وسع چه کردهایم؟ ما برای سیستان و بلوچستان چهکردهایم که انتظار داریم آنها در مقابل تمامی مصائب و سختیها بدون لغزش بایستند و همواره بهترین باشند؟
http://www.khabaronline.ir/detail/347795/Politics/parties
عنوان این مقاله عبارت بود از: «امام جمعه اهل سنت زاهدان در مود مفابله با اشرار، حسن نیت خود را اثبات کند ».
اگرچه انتظار از امام جمعه برای ارتقای این استان و دفع اشرار بهحق بهنظر میرسد؛ ولی طرح موضوع به سبک این مقاله، یکتنه به قاضی رفتن است.
سئوال اساسی اینجاست که اصلاً چرا پدیده اشرار در این استان شکل گرفته است؟ چرا باید مولوی عبدالحمید برای درخواستهای خود، از این ابزار استفاده کند. چرا مسیری صحیح برای ابراز خواستهها وجود ندارد؟ این خواستهها چیست؟ اگر منطقی است چرا پاسخی وجود ندارد و اگر غیرمنطقی است چرا منطق آموزش داده نمیشود؟
اگر شرایط بهنحوی است که از مذاکره و منطق پشتیبانی نمیشود چرا شرایط را بهنحوی تغییر ندهیم که این اتفاق بیفتد؟
این که ما انتظار داشته باشیم که موضوعات ملی و منطقهای بهصورت فردی حل شوند، راهگشا نیست.
امید که بهجای افراد بر زمینهها دقت بیشتر شود و عمل افراد در زمینههای خودشان مورد ارزیابی قرار گیرد.
ممکن است برخی بر این مطلب خرده بگیرند که پس راستی و درستی و پایمردی چه میشود، اما باید گفت که «لایکلف الله نفساً الا وسعها»؛ اگر انتظار پایمردی فوقالعادهای وجود دارد باید ابتدا وسع افراد وسعت داده شود، نه اینکه از یک وسع محدود یک تکلیف نامحدود خواسته شود.
حال باید دید که ما برای این ارتقای وسع چه کردهایم؟ ما برای سیستان و بلوچستان چهکردهایم که انتظار داریم آنها در مقابل تمامی مصائب و سختیها بدون لغزش بایستند و همواره بهترین باشند؟
۹۳/۰۱/۱۸